loading...
خاطرات کلاس دوستی

امین میرالهی بازدید : 114 پنجشنبه 29 تیر 1391 نظرات (0)

تابستان

آمد به هر درختی
یک مشت میوه بخشید
او دامن قشنگی
بر پای غنچه پوشید
آمد به گوش شاخه
آواز دوستی خواند
عطر بنفشه ها را
در قلب دشت افشاند
آمد گرفت از رود
یک عکس یادگاری
بر خاک دشت ها شد
مشغول سبزه کاری
آمد نگاه شب را
کرد از ستاره پر نور
شهد شکوفه را برد
در خواب ناز زنبور
آمد دوباره سر داد:
خورشید می فروشم
یک کوله بار گرما
دارم به روی دوشم
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
این وبلاگ دفترچه ای از شرح خاطرات تعدادی دوست و هم کلاسی در دوران با هم بودن است.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    دوستان سلام -نظرتون راجع به ساخت وبلاگ برای کلاسمون چیه؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 18
  • کل نظرات : 6
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 19
  • آی پی امروز : 19
  • آی پی دیروز : 25
  • بازدید امروز : 22
  • باردید دیروز : 27
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 5
  • بازدید هفته : 90
  • بازدید ماه : 68
  • بازدید سال : 1,354
  • بازدید کلی : 30,379
  • کدهای اختصاصی

    ابزار وبلاگ